سرطان پستان شایع‌ترین نوع سرطان در بین زنان کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته است. در طول 4 دهۀ اخیر، افزایش میزان بروز سرطان پستان، آن را در زمرۀ بیشترین بدخیمی‌ها در میان زنان ایرانی قرار داده است.

 تشخیص و درمان سرطان پستان، منجر به تغییر عملکرد جنسی، تصویر خود منفی، مشکلات ارتباطی و از دست‌دادن میل جنسی می‌گردد و بدین طریق اثرات مهمی بر بهزیستی افراد می‌گذارد. همچنین ریزش مو، افزایش وزن، خستگی، محدودیت حرکت شانه، درد، عفونت زخم، تغییر حس پوست در ناحیۀ جراحی شده و خشکی پوست از دیگر آثار جسمانی درمان سرطان پستان است.

زمانی که سرطان پستان در زنی تشخیص داده ‌می‌شود، تغییراتی در جنبه‌های مختلف زندگی او رخ می‌دهد. بدن با روش‌های هجومی و اثرات جانبی درمان رو به رو می‌گردد؛ ذهن می‌فهمد که چه اتفاقی برای بدن افتاده است و احساسات برای سازگاری با این بیماری برانگیخته می‌شود.

جراحی‌های پستان منجر به بد شکلی آن و یا برداشتن یک یا هر دو پستان می‌گردد. روش‌های جراحی روی ابعاد گوناگونی از کارکرد روانی- اجتماعی زن همچون هویت، اعتماد، خلق، تمایلات جنسی، تغییر در کیفیت رابطۀ جنسی، اختلال در عملکرد جنسی، رضایت از خود و کیفیت زندگی اثر می‌گذارد.

 مشکلات تصویر بدن همراه با استرس، افسردگی، کناره‌گیری از روابط اجتماعی و اضطراب عدم پذیرش از سوی همسر می‌باشد. ترس از عدم پذیرش و جذابیت از دید همسر، نگرانی مهم و عمدۀ زنان دچار مشکلات تصویر بدنی است.

بعد از بروز بیماری، امید به زندگی در بیماران به طور قابل توجهی کاهش پیدا می‌کند. همین عامل باعث می‌شود تا آنها نسبت به درمان خود توجه کافی نشان نداده و دستورات پزشک را چندان جدی نگیرد. آنان برای بهبودی تلاش زیادی نکرده و در حقیقت خودشان با این کار وضعیت خود را بدتر می‌کنند.

همۀ بیماران به طور مشابهی به بیماری پاسخ نمی‌دهند و عواملی مثل سن، عملکرد روانی قبلی بیماران به هنگام سازگاری اجتماعی با مشکلات، نگرش فرهنگی و مذهبی، حمایت اجتماعی، شخصیت و اعتماد به نفس تاثیر گذارند.

افرادی که از عوامل تسهیل‌کنندۀ بیشتری مثل حمایت اجتماعی و خانوادگی برخور دارند بسیار سریع‌تر با بیماری خود سازگار شده و بیماری کمتر بر کیفیت زندگی آنها تاثیر می‌گذارد.آنها بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند همدلی و همراهی همسر خود هستند؛ تا جایی که لازم است بیمار با همسر خود مستقیماً راجع به بیماری‌اش صحبت کند و اجتناب از آن، امکان سازگاری بلند مدت با بیماری را در معرض خطر قرار می دهد. بنابراین ارائۀ  نوعی تمرین‌های رفتاری مشترک از طریق روان‌درمانی زوج محور می‌تواند به مقابله موثرتر با این عامل استرس زا بیانجامد.

همچنین بخاطر عملکرد بهتر در رابطه جنسی باید راحت و باز با همسر خود صحبت کرده و پوزیشن های مختلفی را امتحان کنند تا احساس بهتری داشته باشند.

بیماران با عود سرطان، تغییراتی را متحمل  می‌شوند که آنها را نسبت به بهبودی، ناامید و به روش‌های درمانی نیز بدگمان و بی‌اعتماد می‌سازد. حس ناامیدی اثرات منفی زیادی بر رفتار، خلق و فیزیولوژی فرد بیمار می‌گذارد. این در حالی است که فرد امیدوار در تسلط بر امور زندگی خود را توانا می‌داند، توانایی کنترل استرس و احساسات منفی را دارد و شرایط زندگی را قابل تغییر  می‌یابد.

به کارگیری رویکرد مذهبی مانند پذیرش بیماری به عنوان خواست الهی و استفاده از توسل و دعا می تواند کمک کننده باشد.

زنان مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی ماستکتومی می‌توانند با فرایندهای ذهنی خود آشنا شوند و با افزایش ظرفیت شناختی خود، رفتاری متناسب و هماهنگ داشته باشند و از این رو زنان مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی ماستکتومی با اصلاح ذهنیت خود و بودن در زمان حال، به جای اجتناب از تجربه‌ها و واقعیت‌ها، آنها را می‌پذیرند و متعهدانه شیوۀ درست ابراز فردیت و ارزشمندی خود را بروز دهند و در نتیجه می‌توانند عزت نفس جنسی پایین خود را به رغم وجود مشکلات با کمک روانشناس افزایش دهند و به این اهداف دست یابند.

 

نویسنده: هاجر براتیان

روان‌شناس مکسا